رامین جعفری آزان می گوید سعی دارد در هر مدیوم نمایشی، تمرکزم بیشتر در ارتباط عمیق با نقش را در اولویت قرار دهد.
رامین جعفری آزان بازیگرعرصه تئاتر، سینما، تلویزیون و مترجم است. او در سال 1368 در روستای ازان استان اصفهان متولد شده، فارغ التحصیل کارشناسی فیزیک ازدانشگاه کاشان و کارشناسی ارشد فیزیک پزشکی دانشگاه تربیت مدرس است . در سال 89 کار تئاتر را از نمایشهای دانشجویی مثل «مهمانسرای آیینهها» و «اپرای شاهنامه» آغاز کرده و در سال 90 برای نمایش «کمدی اکتشافات» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جوان شد. تاکنون توانسته در نمایش های موفق و بسیاری همچون «آنتیگنه» «آوریل 1912» «زندگی یک هنرمند» «اسب های پشت پنجره» «بازگشت به خانه» «هیچ چیز جدی نیست» «همان همیشگی» «پناه کاه» «مشاهیر» ... و چند فیلم کوتاه از جمله «وایتسک» ایفای نقش کند. آزان در سریال «زندگی زیباست» نقش «ماهان» را بازی کرده است . همچنین او مترجم کتاب «جنگ سیاهچاله» اثر ارزشمند پروفسور لئونارد ساسکیند است.

این بازیگر جوان در گفت و گو با دیباچه ابتدا در مورد حضورش در سریال « زندگی زیباست »گفت: ماهان از جهت تحصیلات دانشگاهی با رامین شباهت زیادی داشت. من هم مثل او ارشد فیزیک دارم؛ اما تفاوت مهمی با هم داشتیم و آن اینکه من از سال 90 به صورت جدی بازیگری میکنم و چندین کار روی صحنه داشتهام، اما ماهان هیچ وقت بازیگر خوبی نشد! چالش اولیه و اصلیم در بازی کردن این نقش، صراحت کلامش و حتی گاهی مراعات نکردن اطرافیانش بود، که تلاش کردم تا آن را در ترکیب با اتمسفر فوقالعاده گرم و دوستانه گروه تعدیل کنم، که حاصل کار به طنزی زیرپوستی منجر شد، و خوشبختانه مخاطب با آن ارتباط گرفت. نمایش لحظات عاشقانه و پختگی مردانه چالشهای بعدی بود، که البته با حضور هنرمندانه بانو قاسمی و همین طور همکار کاربلد و همدل و خوشفکری مثل ستایش رجایی نیا هموار شد. من شاید از حیث پارتنر خوش شانس ترین آدم گروه بودم؛ چون قبل از آن هم با شهرزاد جعفری و سمیه الیاسی و بیژن بنفشه خواه همبازی بودم.
او در خصوص اینکه برای نقشتان دیالوگی را پیشنهاد دادید که مورد استقبال آقای جعفری قرار بگیرد، افزود: ایشان نه فقط استقبال میکرد، که حتی از ما این را میخواست، و به تواناییهای ما که انتخاب خودش در صحنه تئاتر بودیم، میدان وسیعی میداد. همان اوایل وقتی فهمید دستی هم به قلم دارم از من خواست که بنویسم، و این شروع ماجرا بود؛ نتیجه شد چندین مونولوگ و دکلمه و دیالوگ که در فیلمنامه نبود و تحت تایید و هدایت ایشان به کار اضافه شد.
« جعفری آزان » در ادامه گفت: انتخاب شدن برای بازی در کار کارگردانی مثل قاسم جعفری با آن سابقه ای که همگی سراغ داریم، برای بازیگر جوانی مثل من طبعا حکم یک موفقیت بزرگ را دارد. البته که این موضوع مسئولیت سنگینی هم به همراه دارد. ایزاک نیوتون در جمله معروفی میگوید «اگر دوردست ها را دیدهام برای این است که بر شانه غول ها ایستادهام» قصه ما بازیگران جوان همین است؛ حتی همصحبتی با بزرگانی چون سرکار نجومی، جناب روحانی، آقایان رییسی، بنفشه خواه، شجاع کاوه، جهانزاده و دیگر عزیزان برای شخص من کلاس یادگیری بود؛ تا چه رسد به بازی در مقابل استادی مثل بانو قاسمی نازنین، در اوج تکنیک و تجربه، شخصا اوایل کار مبهوت هنر ایشان بودم.
در برخورد اول، وجه مشخصه ماهان نسبت به بقیه بچههای کوچه درختی بی تفاوتیش نسبت به مسائل عاشقانه و حتی تمسخر این موضوعات است. در چند قسمت اول و در سفر یزد که متاسفانه به لطف صدا و سیما حذف شد، ورود ناگهانی دختری به نام طناز، از هم محلی های قدیمی اکیپ، و خواستگاری رسمی اش از ماهان پرده از داستان عاشقانه ای برمیدارد که ده سال از آن میگذرد: ماهان کبیری در گذشته عاشق شده و بعد از یک شکست شدید عاطفی، به علم و درس روی آورده و عمیقا معتقد شده که عشق چیزی نیست جز تحریک هورمون ها در مغز. ماهان گرچه با دیدن طناز حالش دگرگون میشود اما در نهایت او را پس میزند و ... اما بعدها با دیدن اتکا به نفس و روحیه مبارز مینا به او دل سپرده و شخصیتش زیر و رو میشود. اینجا این کاراکتر عمق پیدا میکند. اتفاقا عشق چنین آدمی که سرما به بن احساساتش زده ، از دیگران شعله ورتر میشود، و در کنار معشوقش محکم ایستاده و بلای سرطان را به مبارزه میطلبد.
این بازیگر در پاسخ به این سوال که به تازگی پیشنهاد برای کار در آثارنمایش خانگی داشته اید بیان کرد: هنوز پیشنهادی نداشتهام، فکر میکنم یک جور استقبال جهانی به سریال ایجاد شده، که یکی از دلایل اصلی اش ادامه دار بودن و درگیر شدن بیشتر با شخصیت ها و داستان نسبت به سینماست؛ مخصوصا در زمانه کرونا که مردم بیشتر خانه نشین شدند. طبعا مردم ما هم از این قضیه مستثنی نبوده اند. از طرفی کیفیت کارهای تلویزیونی در این سالها سقوط تاسف باری داشته و مردم کمی از جعبههای جادوییشان دلسرد شده اند. سریال سازان هم ترجیح میدهند به جای سروکله زدن با قوانین شگفت انگیز و متغیر سازمان، اثر نسبتا مستقل خود را تولید کنند؛ به شخصه برایم مدیوم تفاوتی ندارد، و در هر محیطی ارتباط عمیق با نقش برایم در اولویت است.
جعفری آزان در پایان خاطر نشان کرد: من ده سال است که بازیگری میکنم. از پلاتو و خیابان و کف شهر تا سالنهای تئاتر و جلوی دوربین کار کرده ام. در این مدت اعتنای چندانی به فضای مجازی نداشتهام. صفحه اینستاگرام دارم، آدرسش هم @raminazan است. اما جز برای معرفی کارهایم و گاها بیرون ریختن ذهنیاتم از آن استفاده چندانی نمیکنم. اکثر افراد این موضوع را یک نقطه ضعف میدانند، اما به نظر من این فضا عمق را از جامعه گرفته، و تمام خواستهها و درونیات را در چند اسکرول و تپ خلاصه کرده است. هرچند دعوت به مطالعه کلیشه شده اما من میخواهم پافشاری کنم که ما باید بیشتر بخوانیم و ببینیم و بشنویم. یک کتاب هم ترجمه کردهام به اسم «جنگ سیاهچاله» که موضوع علمی فوقالعادهای دارد، مخصوصا برای دانشجویان و دانش آموختگان علاقهمند.
گفت و گو از دینا محمدی